English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7400 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
backfield U خط دفاعی
defensive line U خط دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
press U تاکتیک دفاعی فشرده
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
zone U منطقه دفاعی
zones U منطقه دفاعی
cover U بازی دفاعی
coverings U بازی دفاعی
covers U بازی دفاعی
pale U حصار دفاعی دفاع
paler U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
rejoinder U پاسخ دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
mixer U نوعی خط دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
apologetic U دفاعی
defensively U حالت دفاعی
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
defensive U دفاعی
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
backcourt U نیمه دفاعی
back judge U داور در محوطه دفاعی
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
blue line U خط دفاعی هاکی
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
bump and go U نوعی مانور دفاعی
bump and run U نوعی مانور دفاعی
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
defense base U پایگاه دفاعی
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
defense information U اطلاعات دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
defense position U موضع دفاعی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
preventive war U نبرد دفاعی
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
protective cover U جان پناه دفاعی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
stack the defence U ارایش دفاعی
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
switch position U موضع رابط دفاعی
switch position U موضع دفاعی بینابین
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
Other Matches
vindicative U دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
Recent search history Forum search
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com